پست اینستاگرامی حمید ایروانی در خصوص باشگاه سوارکاری اش در استانبول
توصیه می کنیم اگر قصد شروع ورزش سوارکاری را دارید حتماً این مطلب را مطالعه بفرمایید. خبرگزاری آفتاب با انتشار پست اینستاگرامی دکتر حمید ایروانی مشاور ازدواج و بهبود روابط مجردها و همسران؛ به انتقادهای شدید ایشان از وضعیت بی سروسامان ورزش سوارکاری در ایران پرداخته است.
وی در اینباره گفته است: بسیاری از دوستان و مراجعینم در دفتر گروه درس زندگی در تهران از من می پرسند چرا شما بجای سرمایه گذاری در ایران تصمیم به ایجاد باشگاه سوارکاری خود در استانبول گرفته اید.
در پاسخ به این عزیزان لازم است بگویم بنده عضو کوچکی از سهامداران اصلی آن باشگاه هستم و تصمیم گیری در در مورد آن با سایر دوستانم بود. اما وضعیت نامناسب حاکم بر فضای سوارکاری در ایران باعث شد تا بنده نیز با تصمیم آنها برای سرمایه گذاری و ایجاد باشگاه در استانبول موافقت کنم.عضو گروه مشاورین مطرح درس زندگی در ادامه گفته است:
با همه احترامی که برای جامعه سوارکاری قائلم باید بگویم متأسفانه فضای این رشته در ایران فضای سالمی نیست. اغلب مردم تصور می کنند سوارکاری رشته گرانقیمت و با کلاسی است من هم با آنها موافقم این رشته گران است اما با کلاس نیست. زیرا در سوارکاری با مربیانی مواجه می شوید که اغلب از فقر مادی، فرهنگی و شخصیتی رنج می برند؛ البته در میان آنها افراد فرهیخته و با دانش نیز وجود دارند اما تعدادشان بسیار اندک است.
بسیاری از مربیان سوارکاری درآمد چندانی از آموزش این رشته بدست نمی آورند و حتی از خودشان یک اسب ندارند که در مسابقات سوارکاری که یکی دیگر از منابع درآمدی آنهاست شرکت کنند. اما وقتی با فردی ثروتمند مواجه می شوند که برای کسب آرامش و یا علاقه وارد این ورزش شده همه تلاششان این است که با ترفندهای مختلف او را ترغیب به خرید اسبهای گرانقمیت کنند؛ تصور کنید به شخصی که رانندگی بلد نیست بگویید تو از همین الان باید خودرویی بخری که بتوانی در مسابقات فرمول یک شرکت کنی!
در این مورد باید به دو دلیل اصلی اشاره کنم: دلیل نخست آنکه درآمد اصلی این مربیان از فروش اسب تأمین می شود و متأسفانه چون نظارت دقیقی در بخش خرید و فروش اسب در ایران وجود ندارد، آنها با هماهنگی باشگاهی که در آن کار می کنند یک اسب را با قیمتی چندبرابر قیمت واقعی اش به سوارکار مبتدی که اطلاعات چندانی از قیمت و کیفیت اسب ها ندارد، می فروشند.
به عنوان مثال یکی از همین مربیان سوارکاری به دختر خانمی که از طبقه ثروتمند جامعه بود یک اسب پرش در رده ۱۲۰ سانتی متری را که اصولا باید حداکثر قیمتش به ۹۰ میلیون تومان برسد را به قیمت سیصد میلیون تومان فروخته بود.
اما نکته بسیار احمقانه تر و دردناک تر آنکه شرکت در مسابقات سوارکاری هزینه های بسیاری دارد، از هزینه آماده سازی اسب برای مسابقه که شامل خرید کنستانتره های مخصوص ، داروهای تقویت کننده عضلانی و … گرفته تا هزینه حمل اسب تا محل مسابقات توسط اسب کش که در بعضی مواقع به دو میلیون تومان هم می رسد و شاید باورتان نشود که مربیان سوارکاری برای خودشان یک عرف احمقانه ایجاد کرده اند و آن اینکه همه این هزینه ها را باید مالک اسب بپردازد اما طبق همین عرف احمقانه اگر جایزه ای نصیب اسب برنده شود آن جایزه سهم مربی است و به مالک اسب تعلق نمی گیرد. به نظر شما مضحک نیست ؟ آیا بکاربردن لفظ ” آقای زرنگ ” برای مربی سوارکاری، لفظ مناسبی نیست؟
اگر قرار بود آن فرد مبتدی نتواند تا مدتها و حتی سالها سوار اسب خود شود و هزینه های شرکت در مسابقاتی که مربی اش قرار است شرکت کند را بپردازد ، پس چرا باید از روزهای اول سوارکاری اش یک اسب گرانقیمت بخرد؟
خب پاسخ به همان دلایلی که بدان اشاره کردم برمی گردد.
البته اینها تنها گوشه های کوچکی از دلایلی بودند که باعث شدند تا من ترجیح دهم که در سوارکاری ترکیه سرمایه گذاری کنم. عوامل بسیار دیگری نیز وجود دارند که شاید در آینده ای نزدیک به آنها اشاره کنم اما بطور خلاصه عرض می کنم که من در سوارکاری ایران آرامش نداشتم و ترجیح دادم تا آن آرامش را در جایی دیگر بدست بیاورم.
امیدوارم مسئولین زحمت کش این رشته فکری برای آن بکنند زیرا من تنها سرمایه گذاری نیستم که از جامعه سوارکاری ایران گریزان شده است. چه بسا سوارکاران و سرمایه گذاران بسیاری که علیرغم میل باطنی شان برای همیشه از این رشته خداحافظی کردند.
لینک مطلب در سایت خبرگزاری آفتاب : اینجا