ماجرای همسروفادار و مرد تاجر: آیا تعهد و اعتماد در روابط زناشویی، می تواند مانع خیانت به همسر شود؟
اگر خیانت به همسر به سادگی اتفاق می افتد، پس نقش تعهد و اعتماد در روابط زناشویی چه می شود؟
آیا راهی وجود دارد که همسران وفادار بجای سوختن و ساختن در کنار همسر خود از زندگی زناشویی شان لذت برده و احساس آرامش کنند؟
احتمالاً ممکن است از تجربیات من و همکارانم که در اینجا یعنی ” سایت درس زندگی ” منتشر می شود ، این پرسش به ذهنتان خطور کند که آیا تاکید ما بر شناسایی و رفع نیازهای همسر ، نشان دهنده این است که اگر نیازهای او را بخوبی رفع ننمایید، باید منتظر خیانت همسرتان باشید؟
متأسفانه باید بگویم : بله همینطور است. می دانم خبر خوبی نیست اما قطعاً انتظار ندارید که از یک مشاور خانواده و کسی که سالها در زمینه ترمیم و بازسازی زندگی زناشویی بعد از خیانت مردان یا زنان فعالیت می کند ، دروغ بشنوید!!
حال ممکن است ، بپرسید : جناب آریافر ، پس تعهد چه می شود ؟ اعتماد چه ؟ اگر زن و شوهر به هم اعتماد نداشته باشند، پس چطور می توان به دوام زندگی زناشویی امیدوار بود؟
باید عرض کنم : من هم همانند شما طرفدار تعهد هستم و منکر نقش بسیار مهم اعتماد در روابط زناشویی نیستم . اما تجربه چندین ساله ام با صدها زوج، حقیقتی غیرقابل انکار را به اثبات می رساند و آن اینکه اگر نیازهای مهم مرد یا زن متأهل برآورده نشود، او نسبت به وسوسه ی بی وفایی و خیانت به همسرش به شدت آسیب پذیر خواهد بود.
حتی زنان و مردانی که با وجود بی توجهی همسرشان در رفع نیازهای عاطفی و یا جنسی آنها ، در برابر خیانت به همسر از خود مقاومت نشان داده و وفادار مانده اند نیز در جلسات مشاوره از زندگی زناشویی خود اظهار نارضایتی می کنند اما بنابه دلایلی ترجیح می دهند بسوزند و بسازند.
به همین دلیل است که به همه خانم ها یا آقایانی که خیانت همسرشان ، رابطه آنها را با خطر تخریب مواجه کرده و نیز همسرانی که با وجود همه بی توجهی هایی که از طرف مقابل خود می بینند اما وفادارانه به زندگی مشترک خود ادامه می دهند، توصیه می شود که راه شناسایی و پاسخگویی به نیازهای همسر خود را بیاموزند تا بتوانند از یکدیگر در برابر خطراتی که زندگی مشترکشان را تهدید کرده و یا زندگی را به کام آنها تلخ می کند، محافظت کنند.
خانم متعهد و وفاداری که از همسر خود بی توجهی می بیند برای مشاوره بهبود روابط زناشویی شان به دفتر مراجعه کرده است . تست شخصیت شناسی و مهارت های ارتباطی نشان می دهد که او با تمام وجود، خود را وقف زندگی مشترک با همسرش کرده است. همسر او تاجر مشهوری است که گویی با شغلش ازدواج کرده است. او بجز تأمین نیازهای مادی زن خود به چیز دیگری نمی اندیشد و توجه چندانی به نیازهای عاطفی و جنسی همسر وفادارش ندارد.
از مرد تاجر دعوت شد تا در جلسات مشاوره حضور یابد. اما او به بهانه اینکه اعتقادی به مشاور ندارد، در ابتدا از شرکت در جلسه مشاوره طفره می رفت. حتی سنگینی نام من هم نتوانسته بود او را به دفتر بکشاند . لذا آموزش های خود را بر روی خانم ایشان معطوف کردم تا بتواند با بکارگیری توانایی های جدیدی که در زمینه مهارتهای ارتباطی می آموزد، همسرش را با خود همراه نموده و در جهت رفع نیازهای روحی و جنسی خود همسو سازد.
خوشبختانه همسر وفادار موفق می شود، با بکارگیری مهارت هایی که در زمینه ارتباط با شوهر خود آموخته است، نگاه مرد را به زندگی مشترکشان تغییر داده و او را به شرکت در جلسات مشاوره ترغیب نماید.
مرد تاجر در جلسات بعدی به همراه همسرش حضور می یافت و همواره خود را مقید به شرکت در جلسات بعدی می دانست. همکاری او و همسر محترمشان راه را برای ایجاد تغییرات بنیادین در روش زندگی آنها هموار ساخت و او را متوجه اشتباهات خود در زمینه بی توجهی به نیازهای عاطفی و جنسی همسرش کرد. مرد تاجر اکنون بین کار و زندگی شخصی خود تعادل خوبی ایجاد کرده است و نارضایتی زن وفادار از زندگی مشترکشان ، جای خود را به رضایت و لذتبخشی داده است.
درس زندگی از مهدی آریافر مشاور و متخصص مهارت های زندگی سالم
