موفقیت فردی! کی می شود که تو بمیری تا من بتوانم برای خودم یک ماشین بخرم!

  1. خانه
  2. chevron_right
  3. دپارتمان ها
  4. chevron_right
  5. دپارتمان مشاوره روانشناسی
  6. chevron_right
  7. مطالب روانشناسی
  8. chevron_right
  9. روانشناسی موفقیت
  10. chevron_right
  11. موفقیت فردی! کی می شود که تو بمیری تا من بتوانم برای خودم یک ماشین بخرم!

آیا معیار سنجش موفقیت افراد داشتن ثروت بیشتر و یا جایگاه اجتماعی بهتر است؟ 

تعریف موفقیت فردی چیست ؟

چند سال پیش مراجعه کننده بسیار موفقی در عرصه تجارت داشتم که هنوز نیز مربی خصوصی او هست. می کند، در زمان آشنایی مان او ۷۴ سال داشت و بفرموده خود همه سالهای عمرش را به کار و ثروت اندوزی گذرانده بود.
از ایشان در اولین جلسه ، پرسیدم: چطور شده است که در این سن و سال به این نتیجه رسیده اید که باید نزد یک مربی مهارت های موفقیت فردی و شغلی بروید؟
ایشان گفتند: « آقای تهرانی ، دیشب دخترم که ۲۰ سال دارد گفت: کی می شود که تو بمیری تا من بتوانم برای خودم یک ماشین بخرم »

حقیقتاً این سخنان روح هر انسانی را آزرده می سازد. من هم که به شدت متأثر شده بودم دقایقی سکوت کردم تا آن مرد بتواند با گریه کردن ، ذهنش را رها ساز. هیچ کسی دوست ندارد گریه دیگران را ببیند ، اما از دیدگاه علم سیبرنتیک اینکار به تخلیه بارمنفی ذهن کمک بسزایی می کند. سپس عرض کردم : تصور نمی کنید ثروت شما لذتی برایتان نداشته است؟

آن تاجر موفق که چشمانش پر از اشک شده بود، گفت: « بله فرمایش شما صحیح است. عمر من فقط به جمع کردن مال گذشت، نه تنها خودم لذتی از ثروتم نبردم بلکه همسر و فرزندانم را نیز از داشتن آن محروم کردم. آمده ام که به من نشان دهید چگونه از باقیمانده عمرم لذت ببرم و فرزندانم هم مرا از اعماق وجودشان دوست داشته باشند»

خوشبختانه با ارائه طرح زندگی و همکاری پیوسته آن تاجر نازنین در اجرای آن طرح ، تغییرات اساسی در نحوه زندگی و تفکرات او ایجاد شد و علاوه بر اینکه فرزندانش را از محبت مادی و معنوی خود سیراب کرد، در زمینه انجام امور خیرخواهانه نیز پیش قدم شد.
یک روز در مراسم عروسی یکی از پسرهایشان، همسر محترم ایشان به بنده فرمودند : « جناب تهرانی ، حاج آقا را همانند زمانی می بینم که به خواستگاری من آمده بود، ساده و بی ریا و بدون تعلق خاطر به ثروت هایی که دارد . آن زمان ها با درآمد بخور و نمیر ،زندگی شادتری داشتیم اما بعد از آنکه ثروتمند شد، زندگی لذتی برای ما نداشت »

به آن خانم محترم عرض کردم : ثروت بخودی خود بد نیست و بسیار هم راهگشاست، اما به قول مرحوم پدرم؛ مهم این است که ثروت در کنترل تو باشد نه اینکه تو در کنترل ثروت . اگر افسارت را بدست ثروت بدهی تا خط پایان عمرت تو را به همراه خود خواهد کشید و آن وقت می بینی که آنهمه ثروتی که جمع کرده ای به هیچ کاری نخواهد آمد .

به عقیده من دغدغه مردم در زندگی، تنها مربوط به آنچه می خواهند داشته باشند، نیست، زیرا عطش سیری ناپذیر ما انسانها هیچگاه رفع نمی شود و با رسیدن آرزوها ، خواسته های جدیدی شکل می گیرد. بسیاری از مردم آموخته اند که چگونه آنچه را می خواهند بدست آورند، اما لذتی از آن نمی برند. مراجعین ثروتمند بسیاری داشته ام که می گویند: آنچه کسب می کنند، هرگز کافی به نظر نمی رسد و همیشه احساس می کنند چیزی را از دست داده اند. آنها در خلوت خود و نیز در روابط و کارشان شاد نیستند و همواره موضوعی هست که آرامش ذهنی شان را برهم بزند.
از سوی دیگر ، کسانی هم هستند که زندگی عادی و معمولی دارند و دوست دارند که چیزهای بهتر و بیشتری بدست آورند اما با وجود تلاش زیاد به موفقیت مالی چندانی دست نمی یابند. زیرا راه رسیدن به خواسته های خود را نمی دانند و به همین دلیل نتوانسته اند به رویاهای خود جامه عمل بپوشانند. این گروه تمام سعی خود را به کار می بندند اما از خود می پرسند که چرا دیگران بیشتر دارند ؟ مگر آنها چه کاری انجام می دهند که ما قادر به انجامش نیستیم ؟

دسته سومی نیز مابین این دو دسته قبلی وجود دارند که به نوعی هوشمندانه زندگی دلخواه خود را ایجاد کرده و پیش می روند.

متأسفانه به دفعات از شرکت کنندگان کارگاههای آموزشی موفقیت می شنوم که به اشتباه تصور می کنند معیار سنجش موفقیت فردی این است که مثلاً شما در چه جایگاهی هستید، چه اندازه دارایی و ثروت دارید، یا چه کارهایی انجام داده اید.

حال آنکه به عقیده من ، موفقیت فردی اینگونه اندازه گیری می شود که چه مقدار نسبت به آنچه هستید یا آنچه انجام داده اید، احساس خوبی دارید. موفقیت فردی یعنی بدست آوردن آنچه که می خواهید و سپس خواستن آنچه به دست آورده اید.

فرض کنید ، من یعنی سینا تهرانی به عنوان یک مربی موفقیت فردی و تجاری بگویم که فلان تومان ثروت دارم یا فلان خانه ، فلان ماشین و فلان ویلا را دارم و بهترین فرد در حوزه کاری خود هستم. اصلاً فرض کنیم که اینطور هم باشد اما وقتی قادر نباشم مسیر صحیح رسیدن به موفقیت های مالی، تحصیلی، شغلی و … را به کسی که مرا به عنوان امین خود برگزیده ، نشان دهم . این ثروت و جایگاه چه لذتی برای من خواهد داشت؟

آیا تاکنون به مصاحبه ورزشکاران خارجی که در مسابقات جهانی و المپیک به مقام اول دست می یابند، گوش داده اید؟

من به دفعات اینکار را کرده ام و جالب است که تقریباً همه آنها در یک موضوع اتفاق نظر دارند و آن اینکه وقتی گزارشگر از آنها می پرسد: آیا فکر می کردید که قهرمان بشوید؟ آنها پاسخ می دهند : ما فقط به انجام صحیح حرکات ورزشی و لذت بردن از آن فکر می کردیم!

بله آنها دقیقاً درست می گویند، همین نگرش باعث قهرمانی آنها شده است : انجام صحیح کار و لذت بردن از تلاش شان.

پر واضح است که اگر کاری به نحو احسن انجام شود ، قطعاً نتیجه بسیار خوبی نیز دربرخواهد داشت. بنابراین بی دلیل نیست که بسیاری از آنها سالهای متمادی در راس هرم قهرمانی می ایستند.

 

یادداشت های سیناتهرانی مربی موفقیت فردی و شغلی

question