در ابتدای این مطلب از شما می خواهم بی پروایی مرا در بیان مطالب بپذیرید، به عنوان مشاور مهارتهای زندگی سالم معتقدم اگر بخواهیم با توجیه اینکه این حرفها حجب و حیا را از میان می برد ،بر روی این مسائل پرده بکشیم ، مشکلات نه تنها حل نمی شوند بلکه آمار خیانت همسران و طلاق های ناشی از آن نیز روز به روز افزایش خواهد یافت.

متأسفانه بسیاری از زنان و مردان در برقراری رابطه جنسی و زناشویی منتظر می شوند تا همسرشان اقدام به تمایل نموده و یا تظاهر به میل جنسی را از خود نشان دهد که این رفتار مرا به یاد یکی از خوانندگان ایرانی می اندازد که برای اجرا به یکی از برنامه های تلویزیونی دعوت شده بود. او خودش هم نمی دانست که کدام یک از کارهایش را می خواهند پخش کنند و لذا منتظر پخش آهنگ یکی از کارهایش بود تا بر اساس آن شروع به خواندن کند که سرانجام نیز ابتدای آهنگ را با آهنگ دیگری اشتباه گرفته و ترانه دیگری را می خواند.

یکی از مراجعین خانم در جلسه مشاوره در پاسخ به این پرسش من که : آیا شما آغازکننده رابطه جنسی با شوهرتان بودید و یا او در این مورد پیش قدم می شد با کمال افتخار و غرور گفت: ” من هیچگاه نمی توانستم و نمی خواستم ، زمینه را برای این رابطه فراهم کنم، بلکه این وظیفه همسرم بود که پیش قدم بشود. حتی در بسیاری از مواقع، اصلاً تمایلی به داشتن رابطه جنسی نشان نمی دادم و همسرم هم این را می دانست و بنابراین خیلی سخت با او هماهنگ می شدم اما همسرم کارش را خیلی خوب انجام می داد و همیشه راهی برای تحریک کردن من پیدا می کرد. آقای آریافر اصلاً این چه سوالی است که می کنید . من مشکلم خیانت همسرم است نه این حرفهای بی ارزش و بی اهمیت!!!!! “

متأسفانه آن خانم هنوز متوجه عمق مشکل نشده بود . او هنوز نمی دانست که با دستان خودش کلید خوشبختی زندگی شان را به یک زن غریبه داده است.

به عنوان یک مشاور خانواده باید عرض کنم : نقطه حساس و دردآور در همین جاست که یکی از طرفین با میل و رغبت تمایلات جنسی و فیزیکی خود را آشکار می سازد و دیگری خویشتن را چون تکه چوبی می شمارد که هیچگاه پیش قدم نشده و به سختی با همسرش هماهنگ می شود.

اما چرا می گویم : نقطه دردناک همین جاست؟

زیرا شوهر آن خانم بارها برای ایجاد رابطه جنسی با همسرش پیش قدم می شود اما آن خانم نه تنها هیچگاه چنین کاری را انجام نمی دهد. بلکه همانگونه که خودش هم گفته است، طوری رفتار می کند که همسرش متوجه بی میلی و عدم رغبت او می شود . شوهر آن خانم با خودش می گوید: عجب همسری دارم ، چرا او احساس مسئولیتی در قبال بیان نیازهای متقابل ما نمی کند؟ شاید اصلاً برایش مهم نیست که رابطه جنسی داشته باشیم یا صرفاً برای اینکه مرا ناراحت نکند تن به این رابطه می دهد. مرد تصمیم می گیرد دیگر هیچگاه برای ارتباط جنسی با همسرش پیش قدم نشود اما او که نمی تواند برای همیشه خودش را از رفع مهمترین نیاز خود محروم سازد. ( در مطالب قبلی در همین سایت ، یعنی سایت درس زندگی بارها بر این نکته تاکید کرده ایم که میل جنسی مهمترین نیاز مردان است)

لذا عطش شدید شوهر در برآورده کردن نیاز خود ، او را بسوی ایجاد رابطه جنسی در خارج از چارچوب روابط زناشویی می کشاند و بدین ترتیب خیانت به همسر شکل می گیرد، اما این پایان ماجرا نیست …

سنگینی کار من به عنوان یک مشاور در رفع صدمات روحی ناشی از خیانت در روابط این زوج و ترمیم و بازسازی آن ، زمانی خودش را نشان می داد که آن زن غریبه ای که با مرد ماجرای ما رابطه جنسی برقرار می کند، بر خلاف همسر آن مرد ، در بسیاری از مواقع در ایجاد رابطه جنسی پیش قدم می شد و بگونه ای ماهرانه مهارت های خود را در ارتباط جنسی بکار می بست ، بطوریکه وقتی از آن مرد در اولین جلسه مشاوره پرسیدم: آیا هنوز هم همسرتان را دوست دارید و مایل هستید ، زندگی تان را ادامه دهید؟

او با قاطعیت گفت: ” جناب مهدی آریافر نه به هیچ عنوان !!!! من و این خانم جوان خیلی باهم هماهنگ هستیم، او بسیار مهربان و دلسوز است و در همه کارها مرا تشویق می کند.”

البته به عنوان یک مشاور ، باید بصورتی شفاف به خانم ها عرض کنم : منظور آن مرد این است که آن زن در برقراری رابطه جنسی فوق العاده است. زیرا زنان با یک رابطه جنسی عالی می توانند روح مرد را تسخیر کنند و آن زن در اتاق خواب آنچنان احساساتی از خود بروز داده که مرد را در تسلط خود درآورده است.

با صحبتهای آن مرد ، احساس کردم کار زیادی در پیش دارم ، هرچند بارها با چنین چالش هایی مواجه شده ام و می دانم باید چگونه آنرا حل و فصل کنم.

اما اشتباه بزرگ چه زمانی رخ داد؟

اشتباه بزرگ زمانی به وقوع پیوست که همسر آن مرد ، کلید اصلی خوشبختی یعنی ایجاد رابطه جنسی عالی را که براحتی در دستش بود، در اختیار آن زن غریبه قرار داد. زیرا نه تنها تجربیات من بلکه تحقیقات گسترده محققین مهارتهای زندگی زناشویی در جهان ثابت کرده است که برقراری یک رابطه جنسی عالی براحتی می تواند هر مردی را اسیر عشق و عواطف جنس مخالف سازد.

همانطور که در مطالب قبلی نیز عرض کرده ام ، رابطه جنسی عالی، غالباً روشی نیرومند برای راه یافتن به قلب همسر است. روشی که مرد را در جهت ابراز احساسات و عواطف نسبت به همسرش یاری می دهد. همسر آن مرد نمی دانست که بسیاری از مردان همیشه در ایجاد روابط جنسی پیش قدم می شوند زیرا ساختار جسمانی مردان بگونه ای است که بیش از زنان احساس نیاز جنسی می کنند و این بهترین نقطه ضعف مردان در برابر زنان است و اگر زنان بتوانند از این رهگذر به راحتی نیازهای روحی و جسمی شوهرشان را رفع نمایند، مسلماً او را به تسخیر خویش درآورده اند. همان کاری که بجای اینکه همسر این مرد انجام دهد، یک زن غریبه با مهارت کامل آنرا انجام می داد.

قطعاً هیچ کس از زنان توقع ندارد که همواره در برقراری رابطه جنسی با همسرشان پیش قدم شوند، چون پرواضح است که مهمترین نیاز زن، نیازهای عاطفی و احساسی است. اما خانم ها می توانند گهگاهی با پیش قدم شدن و نیز استفاده از فرصتهایی که مرد با پیشقدم شدنش در ایجاد رابطه جنسی فراهم می سازد. قلب او را تسخیر نموده و عشق و محبت میان خود را افزایش دهند.

 

 

درس زندگی از مهدی آریافر – متخصص مهارت های زندگی سالم

 

question