چرا روابط جنسی این زوج پس از سالها زندگی مشترک به سردی گراییده بود؟

  1. خانه
  2. chevron_right
  3. دپارتمان ها
  4. chevron_right
  5. دپارتمان مشاوره خانواده
  6. chevron_right
  7. مطالب خواندنی مرتبط با روابط همسران
  8. chevron_right
  9. چرا روابط جنسی این زوج پس از سالها زندگی مشترک به سردی گراییده بود؟

براستی علت بی میلی جنسی این زن و شوهر در برقراری رابطه جنسی با یکدیگر چیست؟

زنان و شوهران موجودات بسیار جالب و زیبایی هستند. رابطه آنها براستی حیرت انگیز است. از اینرو همیشه دوست داشتم و دارم که مشاور زندگی آنها باشم.

روزی زوج میانسالی به نامهای مارتا و دیوید که مدت ۱۰ سال بود ازدواج کرده بودند برای مشاوره در خصوص نارضایتی در برقراری ارتباط جنسی مراجعه کرده بودند. (به دلیل حفظ حریم خصوصی مراجعین از اسامی خارجی بجای اسامی ایرانی استفاده شده است)

آنها از من می خواستند تا روشهای تقویت نیروی جنسی و میل جنسی را به آنها آموزش دهم، زیرا اظهار می داشتند که دیگر مثل گذشته از رابطه جنسی با یکدیگر احساس رضایت ندارند. آنها برای دیدار با خانواده هایشان از لندن به تهران سفر کرده و در این میان ترجیح داده بودند تا مشکلشان را با یک مشاور درمیان بگذارند.

مارتا در جلسه مشاوره می گفت: ” آقای مهدی آریافر! ده سال است که رابطه جنسی خوبی میان ما برقرار بوده است و انصافاً نیز دیوید همیشه در شروع مراحل برقراری رابطه جنسی پیشقدم بوده است و در هر ده مورد، یک مرتبه نیز من پیشقدم می شدم و تمایل عمیق خودم را به ایجاد رابطه جنسی نشان می دادم . اما یک شب که از مهمانی به منزل پدری ام رسیدیم، من که به علت مصرف مشروبات الکلی شرایط خاصی داشتم، تمایل شدیدی برای برقراری رابطه جنسی با دیوید نشان دادم، اما او برخلاف همیشه از پیشنهاد من ناراحت شد و دستم را به کنار زد و گفت که تمایلی به رابطه جنسی ندارد. من هم از این برخورد او ناراحت شدم زیرا درک این رفتار غیرمترقبه او برایم سخت بود.”

دیوید نیز که تا آن لحظه ساکت بود ، حرف همسرش را قطع کرد و گفت: ” چرا فقط به آن شب اشاره می کنی! من بارها به تو گفتم که در آن زمان سرحال نبودم و حوصله نداشتم. تو نیز آن شب مثل همیشه نبودی! و من تصور می کردم که اگر با تو ارتباط جنسی برقرار می کردم. احساس حقارت به من دست می داد و فکر می کردم که دارم با یک زن غریبه هم بستر می شوم. چرا مرا درک نمی کنی زن !؟

در آن لحظه من به عنوان مشاور وارد معرکه شده و پرسیدم که : ” آقای دیوید! آیا رفتار و حرکات خاص همسرتان در آن شب ، شما را به این باور رساند که گویی با کس دیگری هم بستر می شوید یا این احساس از مدتها قبل در شما ایجاد شده بود؟ “

دیوید پاسخ داد: ” نه آقای آریافر! این ذهنیت من تنها مربوط به آن شب می شود. همسرم همانطور که خودش هم گفت به علت مصرف زیاد مشروبات الکلی حالت عادی نداشت. آن شب خنده هایش ، اعمال و رفتارش برای من عجیب بود و مثل همیشه هم نبود، برای همین این حس به من دست می داد که او همسر من نیست و یک غریبه است”

توجه کنید!

دیوید تصور می کرد اگر زنی شادمانی کند و یا بخندد و رفتاری مخالف هر زمان دیگر داشته باشد، نمی تواند زنی معمولی و سرحال باشد. آن شب گویا مارتا به دلیل خوردن نوشیدنی های الکلی تا حدودی شیطنت کرده و از حال و هوای طبیعی خود خارج شده بود. دیوید نیز که سالها عادت کرده بود که با زنی هم بستر شود که باوقار باشد، آن شب رفتار استهزاء آمیز و خنده های مارتا را نوعی هرزگی می شمرد و به همین خاطر تصور می کرد که اگر با زنش هم بستر شود، در ذهنش چنان تصور خواهد کرد که با زن بیگانه ای هم خواب شده است. متأسفانه در نگاه دیوید زنان دارای دو چهره خاص هستند:

۱- زنان روسپی

۲- زنان بسیار محترم و باوقار

این دسته از مردان اگر رفتار غیرعادی از زن خود ببینند بلافاصله به او مشکوک شده و از او فاصله می گیرند.

اما مارتا مخالف نظریه دیوید بود. او می گفت: ” آقای مهدی آریافر ! بعد از سالها من آن شب به میل خودم رابطه جنسی را شروع کردم ولی دیوید با رفتارش مرا تحقیر کرد. او هر زمان که خودش تمایل داشته باشد از من بهره کشی می کند، اما  آن شب که من راضی به رابطه جنسی بودم، او مرا رد کرد.”

مارتا با بروز چنان برخوردی از همسرش، خود را تحقیر شده می پنداشت و مدام خویشتن را سرزنش می کرد که چرا اصلاً درخواست برقراری رابطه جنسی کرده است.

 

باد سردی در حال وزیدن است !

صحبتهای بعدی دیوید نشان می داد که بعد از آن حادثه، مارتا هرگز تمایلی به داشتن رابطه جنسی نشان نداده است و حتی زمانیکه دیوید آغاز کننده رابطه جنسی بوده، مارتا به سادگی با آن موافقت نمی کرده است. از همه خطرناکتر اینکه بعد از مخالفتهای مکرر مارتا ، دیوید نیز احساس حقارت کرده و اظهار می داشت که در خواهش های خود برای ایجاد رابطه جنسی ، کم تمنا شده و نمی خواهد از همسرش طلب رابطه جنسی کند. در اصطلاح ما متخصصین ” باد سردی در حال وزیدن است” در واقع باد سرد بسیار سوزناکی در حال وزش میان مارتا و دیوید بود.

حل مشکل :

برای اینکه مشکل آنها را حل کنم یک برنامه ویژه برای ایجاد نوعی هارمونی جنسی در روابطشان به آنها دادم. خوشبختانه در جلسه دوم ، طرفین بر سر نحوه اجرای این برنامه ، به توافق رسیدند و در طی چند جلسه میل جنسی آنها بدون تجویز داروی خاصی افزایش یافته و مقاومت ذهنی طرفین در برابر برقراری رابطه جنسی با یکدیگر شکسته شد.

 

 

درس زندگی از مهدی آریافر – مشاور و متخصص مهارت های زندگی سالم
با سپاس از همکاری افتخاری سالومه شهابی نیا از شرکت کنندگان
دوره های آموزشی ” گروه درس زندگی ” برای گردآوری و تنظیم این متن

question