شما آزاد هستید که با توسل به زور فرزند مرا وادار به درس خواندن کنید!

  1. خانه
  2. chevron_right
  3. دپارتمان ها
  4. chevron_right
  5. دپارتمان مشاوره تحصیلی
  6. chevron_right
  7. شما آزاد هستید که با توسل به زور فرزند مرا وادار به درس خواندن کنید!

سیناتهرانی مشاور تحصیلی گروه درس زندگی گفت:

به دعوت مدیر یکی از مدارس غیرانتفاعی قرار بود تا آماده سازی دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی آن مدرسه را برای کنکور سال ۸۹ برعهده بگیرم. وقتی برای نخستین بار به آن مدرسه رسیدم. پارچه بزرگ سفیدرنگی را مشاهده کردم که بر روی آن نوشته شده بود، شاگردان ممتاز معدل بالای ۱۹ می توانند با ثبت نام در این مدرسه از مزایای منحصربفرد آن برخوردار شوند.

راستش را بخواهید بعدها که رفت و آمدم به آن مدرسه بیشتر شد، متوجه شدم که؛ این دانش آموزان ممتاز ثبت نامی هستند که به آن مدرسه شأن و مرتبه ای بخشیده اند وگرنه آن مدرسه هیچ امتیاز و برتری خاصی نسبت به سایر مدارسی که دیده بودم، نداشت و همه هنرشان این بود که توانسته اند دانش آموزان معدل بالای ۱۹ را جذب کنند.

این مشاور درسی در ادامه افزود: بچه های مدارس آمریکایی درسی را برای همه عمر می آموزند که اساس و زیربنای کارآیی و موفقیت آمریکای امروز است. اینکه هر فرد دارای نقشی است و تاجایی که می تواند باید آنرا بخوبی انجام دهد. مدارس آمریکا را اغلب به خاطر موفقیت های علمی شان ستایش می کنند، افرادی نظیر بیل گیتس ، مایکل دل ، استیو جابز، مارک زاکربرگ و … تنها بخش کوچی از خروجیهای موفق مدارس آمریکا هستند. توماس سرجیوانی معلم اخلاق می گوید: ” هرچه مدرسه به دانش آموزان خود اهمیت بیشتری بدهد، آنها نیز به دروس مدرسه، توجه بیشتری می کنند.” تحقیقات و نظریه های آموزشی نشان می دهد که اگر مدارس ۳ نیاز اساسی دانش آموزان خود را برآورده سازند، بچه ها نیز به مدرسه اهمیت زیادی خواهند داد.

این سه نیاز اساسی عبارتند از : الف – تعلق خاطر ب – حس استقلال و آزادی عمل ج – احساس شایستگی و کفایت در ادامه اشاره ای مختصر به هر یک از این نیازها خواهیم داشت:

الف. تعلق خاطر

تعلق خاطر به نیاز دانش آموز به داشتن روابط نزدیک و حمایتگرانه اشاره دارد. برقراری چنین روابطی برای توسعه مناسبات اجتماعی و روحی دانش آموزان بسیار ضروری است. در مدارس آمریکا و نیز کشورهایی نظیر ژاپن به شیوه های گوناگون این روابط تقویت می شود. اهداف کلاس درس در این مدارس حول محور همکاری و دوستی تدوین شده است و مدام بر حس تعلق خاطر و وابستگی هر یک از بچه ها به کلاس و مدرسه تأکید می شود. دبیران این مدارس اجازه ندارند تا در کلاس های خود به تعریف و تمجید دانش آموزانی که توانایی های علمی بهتری دارند، بپردازند و یا دانش آموزان ضعیف تر را تحقیر کرده و کودن خطاب کنند.

سیناتهرانی مشاور تحصیلی گروه درس زندگی دات کام افزود: در این مدارس بر خلاف بسیاری از مدارس ایرانی ، از شکل گیری گروههای ویژه نظیر دانش آموزان ممتاز، المپیادی ، استعدادهای درخشان و … و متمایز کردن آنها در مدارس و یا کلاس های خاص و نیز درنظر گرفتن پاداشهای فردی برای موفقیت تحصیلی و یا ورزشی دانش آموزان به شدت پرهیز می شود، زیرا اینگونه از اقدامات با ایجاد روحیه تعاون و همدلی و حس تعلق خاطر به مدرسه و کلاس منافات دارد. آنها بر عکس مدارس ایرانی تلاش می کنند تا گروههای شبه خانواده ایجاد کنند؛ این گروهها محیطی را فراهم می کنند که در آن دانش آموزان بتوانند با یکدیگر، گفت و شنود داشته باشند.

ب. حس استقلال و آزادی عمل:

این حس به نیاز دانش آموز به داشتن نوعی احساس کنترل بر محیط اطراف خود و نیز آزاد بودن از محدودیت های مستبدانه و غیرضروری توجه دارد. مدارس آمریکا به روشهای مختلف، آزادی عمل را برای بچه های خردسال فراهم می آورند. همه بچه ها رهبری بصورت چرخشی را می پذیرند. آنها به شکل گیری اهداف و قوانینی که در زندگی مدرسه ای خود با آن مواجه اند، کمک می کنند. در مقوله نظم و ترتیب، بجای ارزیابی شدن از طریق معلم، به ارزیابی از طریق خود و بجای کنترل شدن توسط یک شخص بزرگتر ، بر خودکنترلی تاکید دارند.

چند روز پیش پدر یکی از دانش آموزان سال سوم رشته تجربی که برای ثبت نام فرزندش در کمپ کنکوری من مراجعه کرده بود، می گفت: ” آقای مشاور ! شما آزاد هستید که با توسل به زور فرزند مرا وادار به درس خواندن کنید! “ به ایشان عرض کردم: ” اگر قرار بود من هم به شیوه غلط تربیتی در خصوص آموزش فرزند شما عمل کنم که دیگر نیازی به انتخاب من به عنوان مشاور تحصیلی فرزندتان نبود. شیوه من مبتنی بر روش خود- کنترلی است، شما باید به فرزند خود اعتماد کنید و اجازه دهید تا بیاموزد که به شیوه ای که به او خواهم آموخت، خودش را ارزیابی و کنترل کند.”

ج- کفایت و شایستگی

از نگاه سیناتهرانی مشاور درسی گروه درس زندگی ، کفایت و شایستگی، به نیاز دانش آموز به دنبال کردن فعالیتهایی که خودش مفید و ارزنده تشخیص می دهد، اشاره دارد. بچه ها بطور طبیعی محیط اطراف خود را بازبینی می کنند و سعی دارند تا آنرا دریابند. آنها اینکار را بدون تشویق یا گرفتن جایزه از سوی بزرگتر ها انجام می دهند. بچه ها دانشمندان کوچکی هستند که مدام در تلاش اند تا جهان انسانی و فیزیکی پیرامون خود را توصیف کنند. در این میان اگر مدرسه در شناخت و درک محیط، به یاری شان بشتابد، به آن اهمیت خواهند داد و توجه خواهند کرد. در مدارس آمریکا، درس ها از اندیشیدن خود بچه ها و درگیری آنها در کارهایی که ذاتاً جالب و خلاق است، شکل می گیرد. برنامه هایی نظیر ساختن قایق های شناور، طراحی زمین بازی دلخواه، بررسی اتاق های مناسب فعالیت در مدرسه و بالاخره بکارگیری قوانین اندازه گیری برای درک دنیای اطراف و … از جمله این فعالیتهاست.

چنین کارهای پرمعنایی، بیش از آنکه به مهارتهای پایه و تفکیک شده ای تقسیم شده باشد، نیاز بچه ها را به احساس کفایت و توانا بودن، برآورده می کند. دامنه تحصیلات آمریکایی ها و تأکید آنها بر کوشش و مشارکت جمعی و نه رقابت، بعدها احتمال آنکه تمام بچه ها را و نه فقط چند تن را که از نظر علمی ، توانا هستند، به شناخت قابلیتهای خود برانگیزد و آنها خویش را عضوی ارزشمند از جامعه مدرسه به حساب آورند، افزایش می دهد.

در حالیکه نحوه آموزش و رفتار تبعیض آمیز در مدارس ایرانی بگونه ای است که بسیاری از دانش آموزان را از ادامه تحصیل و یا کسب موفقیت های تحصیلی بزرگتر سرد و ناامید می کند. به عنوان مثال ، وقتی بر سر در مدرسه ای نوشته می شود که تنها دانش آموزان معدل ۱۹ حق تحصیل در این مدرسه را دارند، اینکار حس عدم کفایت و عدم شایستگی را به سایر دانش آموزان القا می کند و آینده زندگی فردی و تجاری آنها را با خطر نابودی مواجه می سازد.

سیناتهرانی در انتها می افزاید: خلاصه آنکه مدارس آمریکایی ویژگی های فراوانی دارند که به آنها کمک می کند تا بطور موثر ، نیازهای اساسی بچه ها را به داشتن آزادی عمل ، تعلق خاطر و حس توانایی و کفایت، برآورده نماید. در مقابل نیز دانش آموزان به مدرسه و ارزش های مورد تأکید آن توجه خواهند کرد.    

 

 

question