آیا کمک به حل مشکلات جنس مخالف می تواند منجر به بروز خیانت فرد به همسرش شود؟

جوانا خانمی ۲۳ ساله و مجرد برای مشاوره در خصوص رابطه اش با مردی متأهل مراجعه کرده است. متأسفانه او از اعتماد به نفس پائینی برخوردار بود و مهارت های لازم را در زمینه ارتباط با مردان نداشت. جوانا در اولین جلسه مشاوره اظهار داشت که ” آقای حمید ایروانی، من با توماس مردی حدوداً ۴۷ ساله و متأهل دوست شده ام . او مردی بسیار مهربان است و به مشکلات من توجه زیادی نشان می دهد. “

( به دلیل حفظ حریم خصوصی مراجعین از اسامی خارجی بجای اسامی ایرانی استفاده شده است)

از خصوصیات توماس این بوده که متوجه تعارض ها و نابسامانی های جوانا شده بود و سعی داشت وانمود کند که می خواهد به او در حل مشکلاتش کمک نماید.

متأسفانه افرادی که اعتماد به نفس پائینی دارند، خیلی سریع به دیگران وابسته می شوند. این امر در مورد جوانا نیز رخ داده بود و با توجهاتی که از سوی توماس دریافت کرده بود، خیلی سریع به او وابسته می شود. توماس نیز با وجود متأهل بودن به نوعی به جوانا علاقه مند شده و به تدریج هیجان های ناشی از بی وفایی و خیانت به همسر را تجربه می کند. توماس به ظاهر با نیت کمک به جوانا با او دوست شده بود اما در باطن از او نهایت بهره برداری جنسی را می کرد.

در اینجا باید توضیح بدهم که ماهیت خدمت رسانی انسان به همنوع خود به صورتی است که بایستی منافع شخص کمک گیرنده مدنظر باشد، در صورتیکه فرد کمک دهنده به فکر منافع خود باشد و کمک گیرنده در خدمت منافع طرف مقابل قرارگیرد، چنین کاری کمک به حل مشکل دیگران نیست، بلکه بهره کشی فردی از فرد دیگر خواهد بود.

جوانا تصور می کرد که توماس می تواند او را در راه زندگی و رشد رفتاری و عاطفی اش کمک نماید و به همین علت هم با مردی که ۲۴ سال از خودش بزرگتر بود، دوست شده بود. به عبارتی جوانا در پی یافتن یک پدر بود، توماس نیز از ابتدا تلاش می کرد تا به ظاهر از روی خیرخواهی و ارائه پند و اندرز ، جوانا را از وضعیت موجودش نجات بدهد. غافل از اینکه چنین امری تبدیل به جریانی از بی وفایی و خیانت می شود که پس از گذشت حدود دو سال مشکلات به مراتب بیشتری را برای جوانا فراهم می سازد. ضمن آنکه توماس نیز در زندگی با همسرش با چالش های جدی مواجه می شود.

وقتی بصورت تلفنی و با بکارگیری ترفندهای روانشناسانه با توماس گفت و گو کردم متوجه شدم که او حقیقتاً علاقه ای به جوانا ندارد و صرفاً برای پرکردن خلاء جنسی بوجودآمده میان خود و همسرش به سوی جوانا متمایل شده است. در واقع توماس فکر می کرده که می خواهد به جوانا در حل مشکلاتش کمک کند اما آنچه که او را درگیر این رابطه کرده، صرفاً برطرف کردن نیاز جنسی بوده است.

 

آیا تکراری و خسته کننده شدن رابطه جنسی میان زوجین ، می تواند منجر به بروز بی وفایی و خیانت همسران شود؟

یکی از مراجعینم که دندانپزشک موفقی است، در جلسه مشاوره می گفت: ” آقای حمید ایروانی علت خیانت من به شوهرم این است که رابطه جنسی مان به امری کسل کننده تبدیل شده بود. من مدتها بود که از ایجاد ارتباط جنسی با همسرم لذت نمی بردم . دیگر رابطه با او برای هیجان انگیز و خوشایند نبود، می دانم کار درستی نکرده ام اما برای پر کردن این خلاء با شخص دیگری ارتباط جنسی برقرار کردم “

همسر آن خانم هم که یک متخصص و جراح موفق است، می گفت: ” من هم با نظر همسرم موافق هستم. رابطه جنسی ما در یک سال اخیر هیچ جذابیتی برایم نداشته و از آن لذت نمی بردم. من نیز برای ایجاد تنوع و خارج شدن از این وضعیت کسل کننده با یکی از همکارانم رابطه جنسی ایجاد کرده و به همسرم خیانت کردم.”

براستی چرا چنین است؟ چرا رابطه جنسی میان زوج ها با گذشت زمان، به امری تکراری و خسته کننده تبدیل می شود؟

به عنوان یک مشاور باید عرض کنم: داشتن رابطه جنسی عالی، یعنی رابطه ای که هیچگاه تکراری و خسته کننده نشده و طرفین از انجام آن لذت کافی را ببرند، همانند هرچیز دیگری نیازمند داشتن اطلاعات جدید و فراگیری مهارت های مربوط به اتاق خواب و مهارت های مربوط به عشق ورزی است. متأسفانه اغلب مردان درباره اینکه چطور رابطه جنسی عالی داشته باشند، چیزی نیاموخته اند و فقط هنگامی که احساس خطر کرده و زندگی خود را در آستانه نابودی می بینند، به یکباره انتظار دارند تا هر طوری شده در زمینه رابطه جنسی ، فرد ماهری شوند.

مردان باید بدانند هنر انعطاف پذیری در برابر ارگاسم زن و مدت طولانی آن نسبت به مرد، داستانی کاملاً متفاوت است. بسیاری از مردان به اشتباه تصور می کنند که می دانند که چه چیزی باعث لذت و خشنودی زنان می شود، در حالیکه آنان زن نیستند و چون تلاش چندانی برای شناخت خصوصیات جنسی زنان نکرده اند، در این مورد به بیراهه می روند.

مردان برای اینکه یک س.ک.س عالی را تجربه کنند، نیازمند این هستند که بدن زن را بشناسند و هم چنین بدانند که به چه چیزهایی در وجود همسر خود می بایست توجه بیشتری داشته باشند.

برای یک مرد پی بردن به این که چه چیزهایی خشنودی و رضایت همسرش را در رختخواب فراهم می کند، مشکل است. غالباً مردان فکر می کنند که واقعاً زنان و بدن آنان را می شناسند. مردان به اشتباه تصور می کنند، آنچه را که آنها را راضی و خشنود می کند، زن ها را نیز راضی و خشنود می سازد. زمانی که یک زن ارضاء نمی شود، مرد بجای اینکه فکر کند که مشکلی در روش خودش است این تصور را دارد که مشکل از جانب خود زن است. برخی از مردان نیازهایی را که از لحاظ عاطفی در اتاق خواب برای یک زن پدید می آید و متفاوت با نیازهای آنان می باشد را نمی شناسند.

مردان برای داشتن یک رابطه جنسی کامل و عالی ، در ابتدا نیازمند این هستند که خودشان را در ارضاء نیازهای جنسی همسرشان موفق احساس کنند. این نیازها اشاره به مهارت های جدیدی دارند که نه تنها در اتاق خواب ، بلکه لزوم وجود آن در کل رابطه احساس می شود. زنان برای تکمیل رابطه جنسی، ابتدا نیاز به حمایت عاطفی در ارتباط با همسرشان دارند، اما برای مردان نیز داشتن درک صحیحی از نیازهای متفاوت جنسی همسرشان مهم است.

رابطه جنسی برای زن فرصتی، برای سهیم شدن در عشق است؛ شیوه ای که در آن همسرش را هم تغذیه می کند. رابطه جنسی، مظاهر زیبایی زن نسبت به مرد را به منصه ظهور می رساند و فرصتی را در جهت دریافت عمیق ترین رشته های عشق همسران، ایجاد می نماید.

رابطه جنسی بدون عشق دچار روزمرگی شده و برای زوجین کاری کسل کننده خواهد بود. س.ک.س عالی زمانی ایجاد می شود که عشق، بخشی از آن باشد و همین عشق است که باعث دوام و بقای آن می شود. یک زن برای داشتن رابطه جنسی کامل، در ابتدا نیازمند حمایت عاطفی است؛ البته برای مرد هم داشتن درک درستی از نیازهای متفاوت جنسی در رابطه با همسرش اهمیت زیادی دارد.

قطعاً از طریق کمک به بهبود مهارتهای مربوط به اتاق خواب و مهارت های مربوط به عشق ورزی ، زوجین می توانند بعد از گذشت سالها، بجای از دست دادن شور و اشتیاق زندگی ، یک عشق عالی و کامل را تجربه کنند.

خوشبختانه با آموزش هایی که به همسر آن خانم ارائه کردم، مهارتهای او در اتاق خواب بهبود یافت و رابطه جنسی آنها از حالت تکراری و خسته کننده به حالتی جذاب، متنوع و خوشایند تبدیل شد.

مرد با بهبود مهارتهای خود در برقراری یک س.ک.س عالی این پیام را به همسرش انتقال داد که ” تنها عشق او را در سینه دارد و دلش می خواهد همسرش نیز عاشق او باشد” . زن نیز آموخت که بجای آنکه همانند همسرش ، خلاء فقدان یک رابطه جنسی کامل را در فرد دیگری خارج از چارچوب روابط زناشویی شان جستجو کند ، به دانش و آگاهی خود در زمینه مهارت های اتاق خواب و بهبود مهارتهای جنسی با همسرش افزوده و س.ک.س عالی و متنوع با شوهر خود داشته باشد.

قطعاً وقتی زن و شوهر با روشهای متنوع و جذاب که ناشی از شناخت روحیات یکدیگر است اقدام به برقراری رابطه جنسی عالی می کنند، دیگر هیچ خلاء و شکافی در روابط جنسی شان وجود نخواهد داشت و امکان بروز بی وفایی و خیانت در روابط آنها نیز وجود نخواهد داشت.

 

درس زندگی از حمید ایروانی – مدرس آموزشی ترمیم و بازسازی زندگی زناشویی پس از خیانت

question