مشاوره سینا تهرانی به شاگردش:نق زدن بس است
مشاوره سینا تهرانی به شاگرد خود : شما نمی توانید همه ی کارها را در یک روز انجام دهید، اما می توانید هر روز، کاری را انجام دهید که شما را به جایگاه مناسب و دلخواهتان نزدیکتر کند.
سلام من سیناتهرانی هستم امروز نیز با یکی دیگر از تجربیات واقعی جلسات آموزشی ام در خدمت شما بازدیدکنندگان گرامی می باشم. امروز می خواهم از ماجرای خانم آلبا برایتان بگویم. البته همانطور که می دانید در سایت درس زندگی عرف است که برای حفظ حریم خصوصی مراجعینمان از ذکر اسامی واقعی آنها خودداری می کنیم. آلبا دانشجوی پزشکی دانشگاه تهران و از برگزیدگان کنکور سراسری چند سال قبل گروه درس زندگی بود که در حال حاضر دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه استنفورد آمریکاست. یعنی همان دانشگاهی که اسطوره تکرار نشدنی شرکت اپل یعنی استیوجابز مدتی در آن مشغول به تحصیل بود. حال اجازه بدهید به بیان خاطره خود و آلبا بپردازم.
آلبا قبل از اعلام نتایج کنکور به من گفته بود که دوست دارد در رشته پزشکی دانشگاه استنفورد درس بخواند اما تصور می کرد این یک رویای دست نیافتنی است. من نیز به او عرض کرده بودم که اگر رتبه اش خوب شود شانس زیادی برای پذیرش از آن دانشگاه خواهد داشت. بعد از اعلام نتایج کنکور آلبا نزد من آمد و گفت: ” آقای سینا تهرانی! حالا که رتبه ام خوب شده هدفم این است که در دانشگاه استنفورد تحصیل کنم. “
دختر خانم جوان به شدت عصبی و نگران به نظر می رسید، من او را از زمانی که سال دوم رشته تجربی بود، می شناختم ، پدر و مادر آینده نگرشان از آن موقع او را در مسیر آماده سازی برای کنکور قرار داده بودند. او دختر خانمی پرتلاش و با اعتمادبه نفس بالا بود که با قبولی اش در رشته پزشکی دانشگاه تهران اطرافیانش را متحیر ساخته بود. به او عرض کردم: ” چرا اینقدر گیچ و دستپاچه به نظر می رسی؟ “
آلبا پاسخ داد: ” آقای سینا تهرانی من هیچ تصویر روشنی از آینده در ذهنم ندارم، اگر دانشگاه استنفورد صلاحیت مرا تایید نکند، چگونه می توانم با خودم کنار بیایم؟ حتی اگر آن دانشگاه مرا بپذیرد اما نتوانم در آنجا بخوبی درس بخوانم چه خواهد شد؟ آیا جز این است که به تحصیل خود در رشته پزشکی دانشگاه تهران نیز لطمه وارد کرده ام؟
به آلبا گفتم: ” یادت هست قبل از برگزاری اولین آزمون آزمایشی کمپ کنکور درس زندگی تا چه حد عصبی و مضطرب بودی، در حالیکه بعد از گذشت دقایقی از امتحان آرام شدی و در پایان آزمون گفتی: آقای تهرانی! سوالات بسیار ساده و آسان بودند؟ تو همیشه نگران بودی که نتوانی همه استعدادها و توانایی هایت را بکار ببری؟ ”
آلبا پاسخ داد: ” بله بله دقیقاً یادم هست! شما خیلی روی ذهن من کار کردید تا بتوانم در سخت ترین شرایط نیز آرامشم را حفظ کنم .”
به ایشان عرض کردم: پس از همین حالا باید همان آلبای دوست داشتنی بشوی ، اینرا به خاطرت بسپار که خانم لیلند استنفورد در اولین کلاس دانشگاه استنفورد و خطاب به اولین گروه از دانشجویان دانشگاهش گفت: “به خاطر داشته باشید که تجربه بر تمام امور زندگی مقدم می باشد و شما اینجا هستید تا خودتان را برای حرفه ای مفید آماده سازید . “
سپس با لحنی طنزآمیز به او گفتم:” برخیز نق زدن بس است، مگر نشنیدی خانم استنفورد چه گفت ؟ از همین حالا گوش به فرمان من باش و خودت را برای رفتن آماده کن !!! ”
پس از اینکه با آلبا تمرین های ویژه غلبه بر ترس را کار کردم او پی برد که بسیاری از ترس هایش غیرواقعی بوده و یا خارج از کنترل او قرار داشته اند. برای اینکه آلبا بتواند دوباره به خود و توانایی هایش اعتماد کند؛ تکنیک تمرکز بر یک موضوع در زمان مشخص را با یکدیگر انجام دادیم.
اگر انسان بر انجام دادن اموری متمرکز شود که بر آنها تسلط دارد، به معنای واقعی خواهد توانست بر بخش عظیمی از ترس های خود غلبه کند. از آلبا خواستم تا هدف اصلی اش را که همان تحصیل در دانشگاه استنفورد است، به مجموعه ای از کارهای کوچکتر تقسیم کند، کارهایی که هر روز بتواند آنها را انجام دهد.
خوشبختانه در روزهای آتی ترس آلبا کاهش یافت و بعد از دو هفته به صفر رسید. در نتیجه او توانست در آرامش کامل فرآیند اخذ پذیرش از دانشگاه استنفورد را برنامه ریزی نموده و پیگیری نماید. یک روز آلبا اذعان کرد که ” از تلاش کردن برای دستیابی به هدف واقعی اش یعنی تحصیل در رشته پزشکی دانشگاه استنفورد لذت می برد. “
اگر شما نیز ترستان به اندازه ای بزرگ است که بر عملکرد شما تاثیر منفی برجای گذاشته است، می توانید با متمرکز شدن بر امور کنترل شدنی و کوچک تر از میزان ترستان بکاهید. وقتی هربار بر برداشتن یک قدم در جهت رسیدن به هدفتان تمرکز می کنید، پی خواهید برد که ترستان به شدت تحت کنترل قرار گرفته است.
گاهی ممکن است که رویای زندگی تان به اندازه ای بزرگ باشد که باعث شود تا کاملاً گیج و دستپاچه شوید، اما اگر طرح و نقشه واقعی و روشن برای دستیابی به هدفتان داشته باشید، ذهن تان را بخوبی در مسیر آرامش هدایت خواهید کرد.
داشتن طرح و برنامه به شما کمک می کند تا بجای متمرکز شدن بر روی آن هدف بزرگ فقط بر انجام گام بعدی متمرکز شوید و در نتیجه بدون احساس ترس، گام به گام به هدف اصلی و بزرگتان نزدیک تر می شوید.
