یک روز به درخواست چند تن از دبیران مشهور تهران جهت آموزش مهارتهای مطالعه و یادگیری و نیز برنامه ریزی کنکور برای فرزندان آنها به منزل یکی از دبیران رفته بودم. آقای دبیر معروف کنکور می گفت: جناب تهرانی آب در کوزه و فرزندمن دور جهان می گردد!!!

به آن دبیر محترم عرض کردم: چطور ؟

ایشان گفتند: “مردم از ماهها قبل، از من برای تدریس خصوصی و نیمه خصوصی فرزندانشان وقت می گیرند اما دختر من اصلاً مرا قبول ندارد. سال گذشته صدها فرمول کنکوری به او آموختم و هزاران تست برایش حل کردم و بهترین روش های سریع حل تست های کنکوری را به او آموزش دادم اما با این وجود ریاضیات کنکور را حدود ۳۰ درصد زد. حالا او بجای تشکر از زحمات من و اعتراف به خنگی خود مرا مقصر می داند”

به آقای دبیر عرض کردم: صدها فرمول تستی ؟ او نیز با کمال غرور و افتخار گفت: “بله صدها فرمول ناب تستی. اما دختر قدرنشناس من می گوید امسال خودش می خواهد با مشاوره و راهنمایی تحصیلی شما درس بخواند و دیگر نیازی به روش های من ندارد.”

از آنجا که عادت دارم کمتر حرف بزنم و بیشتر عمل کنم ، پاسخی به آقای دبیر ریاضیات ندادم اما در ذهن حرفهای او را مرور می کردم و از خود می پرسیدم : آقای دبیر با صدها فرمول تستی که به خورد دخترش داده است، توقع داشته که دختر بیچاره همه تست های ریاضیات را با سرعت و درستی پاسخ دهد.

خدایش رحمت کند دبیر درس جبر سال چهارم مرا ( در ۱۵ سال پیش و در سیستم آموزشی نظام قدیم) ، بنده خدا وقتی متوجه شده بود که نیمی از دانش آموزان کلاس در فلان آموزشگاه کنکوری برای درس او ثبت نام کرده اند، به آنها گفت: هر کس در کلاس های من در آن آموزشگاه شرکت کند من حال او را حسابی جا خواهم آورد. چون در آنجا هیچ چیز اضافه ای نسبت به این کلاس مدرسه به شما ندارم که بگویم و دلتان را هم به فرمول های تستی خوش نکنید زیرا وقتی تعداد فرمول ها زیاد شود سر جلسه کنکور آنها را باهم قاطی خواهید کرد و نه تنها قادر به حل تست ها نخواهید شد بلکه استرستان نیز افزایش خواهد یافت. “

وقتی به دختر خانم آن دبیر گفتم: “احتمالاً شما در سر جلسه کنکور به یکباره احساس کردید که فرمول های تستی پدرتان کمک چندانی برای حل تست ها به شما نمی کند و حتی برخی از آنها را نیز باهم قاطی کردید! درست است؟”

دختر دانش آموز سرش را به علامت تایید تکان داد و گفت : “بله آقای تهرانی دقیقاً همین چیزی که گفتید اتفاق افتاد.”

متأسفانه بسیاری از دانش آموزان و حتی دبیرانی که با ارائه فرمول های تستی بازار کسب و کارشان را گرم نگه می دارند، از این نکته غافلند که با تفهیم درست و علمی فرمولهای کتاب ، دیگر نیازی به ارائه صدها فرمول اضافی تستی نیست و به کمک همان چند فرمول ارائه شده در کتابهای درسی براحتی می توان در کمترین زمان ممکن یک مسئله را حل کرد.

به عنوان مثال در کتاب فیزیک سال چهارم نظام قدیم فرمولی بود که برای تعیین پریود آونگ بکار می رفت. این فرمول به این صورت بود که

پریود آونگ برابر بود با = ۲ پی در رادیکال L به Fg

من که مهارت های مطالعه را از پدرم آموخته بودم این فرمول را به این صورت حفظ کرده بودم:

تقی دوپینگ کرد رفت زیر پل ، لپ فریبا را گاز گرفت. یعنی پریود آونگ با جذر طول نسبت مستقیم و با جذر عکس فرکانس و شتاب ثقل نسبت عکس دارد.

خب همین فرمول برای حل حالتهای مختلفی که در کنکور داده می شد کافی بود. اما دبیر فیزیک و مکانیک ما چندین فرمول تستی از درون این فرمول اصلی ساخته بود که فقط حفظ کردن و نوشتن آن در سرجلسه کنکور حسابی وقت ما را می گرفت و آنهم تازه احتمال داشت که آن فرمول ها را باهم قاطی کرده و تست را اشتباه پاسخ دهیم.

من هم هیچ علاقه ای به نوشتن فرمول های او نداشتم و مطابق مهارتهای مطالعه ای که بلد بودم تنها به مطالب و فرمولهای اصلی که در کتابهای درسی آمده بود، تکیه می کردم و با تبدیل آنها به جملات و مطالب جذاب و قابل درک ، هرگونه مسئله یا تستی را به درستی پاسخ می دادم.

اما یکروز آقای دبیر برای اینکه مرا در کلاس تحقیر کند، برگه ای شامل ۲۰ تست کنکوری که خودش طرح کرده بود داد و گفت: سیناتهرانی عزیز! من به شما یک ساعت وقت می دهم این ۲۰ تست را پاسخ دهید ! اگر در این وقت زیاد توانستی نصف تست ها را حل کنی که هیچ . در غیراینصورت اجازه نمی دهم در امتحانات نهایی شرکت کنی.

من هم بدون استفاده از روش های او در مدت حدود ۱۴ دقیقه همه تست ها را بدرستی جواب دادم و بعدها نیز در کنکور سراسری با درصد ۹۷ در فیزیک، حسابی به او و سایر دبیران ثابت کردم که بدون روش ها و فرمول های تستی آنچنانی هم می توان بهترین نتیجه را کسب کرد.

بارها با دانش آموزان و دانشجویانی مواجه می شوم که پدر و مادرشان می گویند که از کودنی و کندذهنی فرزندشان رنج می برند. در حالیکه همین افراد ، در بازی ها و در سر کلاس ، هوش و ذکاوت سرشاری از خود نشان می دهند.

باید بگویم: والدین به خاطر وسواس زیاد و نگرانی از آینده فرزندشان و اینکه حتماً می خواهند که وی فردی تحصیل کرده باشد، آنقدر او را تحت فشار می گذارند که طفلک، انگیزه و تمایل به درس خواندن و کسب موفقیت تحصیلی را از دست می دهد.

بارها با والدینی مواجه شده ام که به علت بی اطلاعی از تکنیک های یادگیری و مطالعه ، فرزندان خود را ساعتها می نشانند و وادار به نوشتن یا خواندن مکرر و بدون وقفه یک درس می کنند. طبیعی است که پس از هر یک یا دو ساعت مطالعه و یادگیری، حتماً احتیاج او به تفریح و تنفس، ولو برای مدت کوتاه لازم و واجب است وگرنه کارآیی مغز در گرفتن مطالب به خصوص اگر انگیزه ای در کار نباشد و توأم با اجبار و فشار نیز باشد، کم می شود و مغز بطور ناخودآگاه حاضر به دریافت و نگهداری مطالب نمی گردد.

حواس شخص به اطراف متوجه می گردد و اینجاست که پدر و مادر با داد و فریاد، فشار بیشتر و تکرار مجدد مکررات می خواهند مطالب را به مغز طفل فرو کنند و آنچه نباید بشود، رخ می دهد.

گاه کار به دعوا و احیاناً کتک کاری و قهر و آشتی و تهدید می کشد و طفل بدون توجه به همه اصول روانشناسی و غیره، متهم به کودنی ، تنبلی ، کم حواسی ، بی استعدادی و نظیر آن می گردد. در حالیکه آن دانش آموز یا دانشجو هیچ گناهی ندارد و از سلامت کامل نیز برخوردار می باشد. چرا؟

زیرا در عمل مشاهده می شود اگرچه بعضی از درس ها را با چند نوبت مطالعه کردن، به سختی فرامی گیرد اما جزئیات داستان و مطالب تفریحی و تفننی کتاب ها و مجلات را با یکبار خواندن می تواند از حفظ و مو به مو برای دوستان و دیگران تعریف کند. بنابراین او از لحاظ ذهنی سالم بوده و قدرت فراگیری وی در سطح بالا قرار دارد.

پس باید صادقانه و شفاف بگویم: گناه در اکثر موارد بر گردن دبیران و والدین و سیستم غلط آموزشی مدارس و عدم توجه به راههای درست مطالعه و یادگیری بوده و شاگردان بی گناه را به گمراهی کشانده و در بسیاری از موارد آنها را از همان سالهای اول دبیرستان و راهنمایی چنان از مدرسه و یادگیری دلسرد می کند که ناچار به ترک تحصیل می شوند.

از همه اینها دردناکتر اینکه برخی از مدیران مدارس و معلمین بدون توجه به سیستم های علمی و جذاب مدرسه داری و تکنیک های نوین مطالعه و یادگیری، با اعمال فشار زیاد به دانش آموزان، برای یادگیری مطالب هرچه بیشتر، آنها را از درس و مدرسه بیزار می کنند.

در تمام موارد بالا ، آشنایی با اصول مطالعه و یادگیری درست، باعث می شود تا اشکالات را رفع کرده و امکان موفقیت تحصیلی را به میزان زیادی افزایش داده و زحمت معلمین و دانش آموزان را کاهش داد.

بارها در هنگام سخنرانی های آموزشی در مدارس و دانشگاهها بعد از ارائه روش های مطالعه و یادگیری مدرن متوجه شده ام که تقریباً بدون استثناء چه دانش آموزان یا دانشجویان و چه دبیران یا اساتید آنها از این روشها بی خبر بوده و برای آموزش و یا یادگیری دروس خود با صرف وقت و انرژی فراوان ساعت ها خود را زجر داده اند.

آنها یک مطلب را بارها و بارها از اول تا آخر می خوانند تا حفظ شوند و دو روز بعد فقط قسمتهایی از آنرا به خاطر می آورند. وقت خواب،استراحت، تفریح، ورزش و خوراک خود را نیز روی درس خواندن می گذارند اما باز هم وقت کم می آورند.

 

برگی از سینا تهرانی مشاور مهارتهای تحصیلی و فناوری های آموزشی

question