عزیزم می بینی که خسته ام ، بعداً باهم صحبت می کنیم

  1. خانه
  2. chevron_right
  3. دپارتمان ها
  4. chevron_right
  5. دپارتمان مشاوره روانشناسی
  6. chevron_right
  7. بازی موفقیت
  8. chevron_right
  9. عزیزم می بینی که خسته ام ، بعداً باهم صحبت می کنیم

براستی چرا برخی از ما اجازه می دهیم تا کار بجاهای باریک کشیده و سپس به فکر حل مشکل می افتیم؟

انسان های موفق در چنین مواقعی چگونه عمل می کنند؟

برای اینکه قوی باشید، یا باید موقعیتی را که خودتان خلق کرده اید،بپذیرید، یا اجازه دهید هر اتفاقی برای شما بیفتد. منظورم از خلق کردن این است که مستقیماً باعث شوید با اقدام یا عدم اقدام شما اتفاقی برایتان بیفتد. به عنوان مثال اگر به مردی که مست کرده است بگویید که زشت و احمق است و او هم با مشت به چانه شما بزند و شما را روانه ی بیمارستان کند، شما خودتان این وضعیت را بوجود آورده اید.

مراجعه کننده ای داشتم که علیرغم اینکه صاحب چند کارخانه و شرکت بزرگ است، تا پاسی از شب کار می کرد و خسته و کوفته به خانه می رفت. در حالت اغماء شام می خورد و بعد جلوی تلویزیون می نشست و اخبار ساعت ۱۲ شب شبکه پنج را تماشا می کرد. آن قدر خسته و عصبی بود که نمی توانست کار دیگری انجام دهد. کاری مثل بیرون رفتن و قدم زدن با همسرش .

همسرش می گفت: آقای مهدی آریافر ، هرگاه می خواستم با شوهرم صحبت کنم، او می گفت: ” عزیزم می بینی که خسته ام ، بعداً باهم صحبت می کنیم.”

دو سال بعد وقتی مرد وارد خانه می شود، می بیند که کسی در خانه نیست و فقط یادداشت همسرش  آنجاست که در آن نوشته بود “عزیزم من دیگر نمی توانستم این سبک زندگی را تحمل کنم و برای همیشه به خانه پدر و مادرم می روم. امیدوارم که مرا درک کنی و برای طلاق مانعی ایجاد نکنی چون من هرگز به آن خانه برنخواهم گشت. منتظر احضاریه دادگاه باش.”

آن مرد بعد از آنکه اجازه داده است تا رابطه خود و همسرش به جاهای باریک بکشد، نزد من آمده و از خواست که رابطه او و همسرش را ترمیم کنم و من نیز اینکار را انجام دادم ، اما متأسفانه باید بگویم که همیشه نیز همانند مورد این مرد ، ترمیم رابطه و یا بازگشت به روزهای خوش زندگی، به این سادگی ها هم نیست.

متأسفانه بارها شاهد بوده ام که بسیاری از مردم همانند این مرد براحتی اجازه می دهند که چنین مسائلی در اثر اقدام نکردن و عدم تمایل به انجام آنچه برای خلق و حفظ روابط ضروری است، بوجود آید.

وقتی بچه ها همه جا را به هم می ریزند و مرتب نمی کنند و شما تهدید خود را برای گرفتن امتیازاتی که به آنها داده اید، دنبال نمی کنید. نتیجه اش این است که حالا خانه تان شبیه ناحیه ای جنگلی شده است.

وقتی سرتان را با کار و مسائل خارج از خانه گرم می کنید و زمانی را به همسر و فرزندانتان اختصاص نمی دهید و بعد متوجه می شوید که همسرتان با جنس مخالف دیگری رابطه برقرار کرده و به شما خیانت کرده است، باید زندگی خود را از دست رفته ببینید.

زمانیکه خیلی مشغله دارید و هیچ برنامه ای برای ارتقای علمی در زمینه شغلی تان انجام نمی دهید و حالا شخص تازه کاری می آید و جایگاه شما را از آن خود می کند، نباید متعجب شوید و به سرزنش رئیس تان بپردازید.

وقتی فرصت نداشتید بخوبی به اتومبیلتان رسیدگی کرده و برای سرویس آن اقدام کنید، اما حالا با اتومبیل خراب و از کار افتاده کنار جاده نشسته اید.

باید بدانید که در همه این موارد شما قربانی نیستید و کسی جز شما در وقوع این اتفاقات مقصر نیست. شما بدون هیچ دخالتی در گوشه ای ایستادید و اجازه دادید تا این اتفاقات بیفتد. شما چیزی نگفتید، درخواستی نکردید، خواهشی نکردید، نه نگفتید، کار جدیدی را امتحان نکردید یا آن وضعیت را رها نکردید.

اما انسان های موفق اجازه نمی دهند تا وضعیت به جاهای باریک برسد. آنها از همان آغاز وقتی نشانه های خطر را احساس می کنند، سریعاً به فکر راه چاره می افتند. دوستی دارم که می گفت: همسرم هر هفته یکبار غذای مورد علاقه او را درست می کند، اما هفته پیش که مقداری از غذا را میل کرده ، متوجه شده است که غذا طعم همیشگی را ندارد. او احساس می کند همسرش از چیزی ناراحت بوده و همان عامل در طعم غذایی که درست کرده ، اثر گذاشته است.

دوست بنده بعد از صرف شام به سراغ همسرش می رود و با گفت و گویی موثر و صمیمانه علت ماجرا را جویا می شود. شما نیز تا کار بجاهای باریک نکشیده است، دست به کار شوید و برای مسائل به ظاهر پیش پا افتاده، راه چاره ای بیاندیشید و از ریشه دواندن بذر جدایی، کینه و نفرت در روابطتان جلوگیری نمایید.

 

درس زندگی از مهدی آریافر – در خصوص مهارت های موفقیت در زندگی

question