بزرگترین دام بر سر راه موفقیت افراد چیست؟

چه عاملی باعث شده بود تا این خانم راننده نتواند اتومبیلش را بسوی جلو حرکت دهد؟

چه عاملی باعث می شود تا بسیاری از انسان ها به اهداف و آرزوهای خود دست نیابند؟

علت عدم موفقیت دختر جوان در قبولی در آزمون رانندگی چه بود؟

از یک خیابان تنگ و باریک دو طرفه در حال عبور به سمت پایین خیابان بودم که دیدم در لاین مخالف و با فاصله ای زیاد یک اتومبیل پرادو بگونه ای ایستاده است که نه تنها خودش نمی تواند به سمت بالا بیاید ، بلکه ماشین های جلوی من نیز نمی توانند به سمت پایین حرکت کنند. رانندگان دیگر هم با بوق زدن های مکررشان حسابی ترس او را دوچندان کرده بودند.

اتومبیلم را به گوشه ای هدایت کرده و پارک کردم. سپس پیاده به سمت آن اتومبیل راه افتادم. وقتی به کنار ماشین رسیدم. خانم نسبتاً جوانی را دیدم که دستانش بخاطر ترس بر روی فرمان اتومبیل به لرزه افتاده بود و تا چشمش به من افتاد گفت: ببخشید آقا می شود شما پشت فرمان بنشینید و اتومبیلم را تا بالای خیابان ببرید؟

گفتم: شدنش که می شود اما اینکار کمکی به شما نمی کند. اجازه بدهید من در صندلی جلو کنار شما بنشینم و بگویم چه کار کنید؟

او هم که احساس می کرد ، چاره ای ندارد با درخواست من موافقت کرد. وقتی روی صندلی جلو نشستم به او گفتم: آینه هایتان را هم جمع کنید و کاری به اطراف ماشینتان و اتومبیل های لاین مخالف نداشته باشید. فرمان ماشین را کمی به چپ بچرخانید که ماشینتان صاف شود. حالا به نقطه ای در کف جاده در چند متری ماشین خود خیره شده و پیش بروید و تاکید می کنم اصلاً به ماشین هایی که در لاین مخالف ایستاده و بوق می زنند، توجه نکنید. سپس کاملاً سکوت کردم. خوشبختانه آن خانم بخوبی توانست اتومبیل را از کنار سیل انبوهی از ماشین های دیگر که در لاین مخالف ایستاده بودند، عبور داده و به سلامت ماشین را به بالای خیابان برساند.

بعد به او عرض کردم : اینطوری بهتر نشد که خودتان این تجربه موفق را انجام دادید؟

گفت: “چرا خیلی خوب شد. حالا دیگر ترسم از رانندگی در چنین خیابان های باریکی ریخته و متوجه شدم، چگونه در چنین شرایطی ماشینم را به سلامت عبور دهم. من تا پیش از این به ماشین های لاین مخالف و سمت چپ و راست ماشین خودم نگاه می کردم تا مبادا به جایی بخورم و اصلاً کاری به جلو نداشتم.”

در واقع آن خانم از هدف غافل شده بود. هدف حرکت رو به جلو بود و نه به سمت چپ و راست.

بزرگترین دام بر سر راه موفقیت مردم و آنچه که موجب می شود آنها نتوانند برای رسیدن به هدفشان تلاش کنند، ترس است. ترس از شکست، ترس از موفقیت، ترس از طرد شدن، ترس از درد و ترس از تمام ناشناخته ها. این ترس ها باعث می شود آنها بجای اینکه به سمت هدف حرکت کنند مدام به چپ و راست متمایل شوند.

از برخی ها تعجب می کنم که سالها با این ترس ها زندگی می کنند اما هیچ تلاشی برای رفع آن نمی کنند. شاید آنها نمی دانند که غلبه بر ترس نیز یک مهارت است که باید آموخته شود .

سال گذشته مراجعه کننده ای داشتم که حدود ۱۰ سال پیش عاشق دختری می شود که از نظر او بسیار منحصربفرد و خاص بوده است. آن مرد که اکنون باید ۳۸ سالش باشد. به علت ترس از رانده شدن، می ترسد که به خواستگاری آن دخترخانم برود. یک سال بعد، آن دختر ازدواج می کند و ۵ سال بعد نیز از همسرش جدا می شود. اما همچنان آن مرد به علت ترس از رانده شدن در حسرت رسیدن به آن دختر می سوزد و می سازد و بدینگونه ۴ سال دیگر نیز سپری می شود. وقتی به آن مرد جوان آموختم که چگونه بر ترس خود غلبه کرده و به خواستگاری آن دخترخانم برود. او با برخورد عجیبی از سوی دختر خانم روبرو می شود.

آن خانم به او می گوید: ” آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا! من ۱۰ سال پیش به تو علاقه داشتم اما هر روز منتظر بودم تا تو از خود شهامتی نشان بدهی و به خواستگاریم بیایی.”

واقعاً در بسیاری از مواقع بعد از آنکه به دل ترس می زنیم و به جنگ آن می رویم، می بینیم که ترسی که مانع از حرکت ما بوده تنها توهم و خیالی بیش نبوده است و ما در ذهن خود از آن تصویری ترسناک و خیالی ساخته بودیم.

شما هم می توانید به همان کسی تبدیل شوید که در رویاهایتان می بینید. می توانید هر ماه درآمد سرشاری داشته باشید. می توانید اطرافیان خود را بیش از هرکس دیگری تحت تأثیر قرار دهید. حتما می پرسید : آیا براستی می توان به این موفقیت ها رسید؟

اگر اینطور است، چرا کمتر کسی در این دنیا می تواند به چنین موفقیت هایی دست یابد؟ چرا چنین اهدافی با اینکه می توانند زندگی ما را دگرگون کنند، کمتر تحقق می یابند؟

پاسخ روشن است ، زیرا بسیاری از مردم برای دستیابی به آنها تلاشی نمی کنند. اما چرا؟ به دلیل ترس .

ترس ما را محصور می کند. نه اشتباه نکنید، ترس به تنهایی اصلاً بد نیست. ترس واکنش طبیعی بدن برای آگاه کردن ما از وقوع احتمالی یک مشکل است. ترس به ما نهیب می زند که مواظب باش! حواست را جمع کن! خطری در کمین است. ترس در واقع وکیل مدافعی است که ما او را به زندانبان خود بدل ساخته ایم. اگر مهارت های غلبه بر ترس را بدانید، بزودی دگرگونی را در خود حس خواهید کرد. خواهید توانست بیش از پیش فعالیت کنید و موفقیت های بیشماری به دست آورید. در حقیقت ترس نیز مثل هرچیزی باید به اندازه و بجا باشد.

شاید محدود کردن ترس هایتان چندان ساده به نظر نرسد، اما امروزه با مهارتهای علمی غلبه بر ترس، اینکار عملی شده است.

دختر خانم ۱۹ ساله ای که به علت عدم قبولی در آزمون رانندگی از سوی خانواده اش به کودنی و بی استعدادی محکوم شده بود ، با غلبه بر ترس خود به آنها نشان داد که علت اصلی شکست او در آن آزمون بی استعدادی نبوده است، بلکه ترس از سرهنگ راهنمایی و رانندگی مانع از موفقیت او شده بود. وقتی آن دختر خانم مهارت های لازم برای غلبه بر ترس خود را آموخت، توانست مهارتهای رانندگی خود را بخوبی به نمایش بگذارد و تحسین سرهنگ مربوطه را برانگیزد.

 

درس زندگی از سینا تهرانی – مشاور تحصیلی و متخصص ارتباطات و تکنولوژی های آموزشی
با سپاس از همکاری افتخاری سیما شاهد از شرکت کنندگان
دوره های آموزشی ” گروه درس زندگی ” برای تنظیم این متن