مشاور خانواده : ماه مارس گذشته و در آخرین روز اقامتم در پاریس برای خرید به خیابان مونتاین رفته بودم. خیابان مونتاین خیابانی است جنب خیابان شانز الیزه در پاریس ، این خیابان جایگاه بسیاری از سالن‌های مُد معروف جهان نظیر شنل، دیور، ولنتینو و لویی ویتون، ژیوونشی، نینا ریچی، سلین و جواهرفروشی‌های مشهوری چون بولگاری (Bulgari) و سن دوپونت (ST Dupont) است. 

همسر یکی از مراجعین ایرانی من هم در آنجا یکی از نمایندگی های مد خارجی را در اختیار دارد. به دعوت این زوج موفق تصمیم گرفتم تا سری هم به آنجا بزنم. فروشگاهی بزرگ و بی نظیر با طراحی زیبا و جذاب .

ماجرای آشنایی من با این زوج جوان به سه سال قبل برمی گردد زمانی که آنها برای مشاوره در خصوص روابط زناشویی به من مراجعه کرده بودند. اما به دلیل محبتی که به من دارند از آن زمان تاکنون مشاور خصوصی شان نیز هستم و هرجا که لازم بدانند از من مشاوره می گیرند.

برای صرف ناهار و به دعوت این زوج موفق به رستوران لالزاس رفتیم که غذاهای بی نظیری دارد. در سر میز غذا خانم جوان می گفت: ” آقای حمید ایروانی ! شما شنونده خوبی هستید و خیلی خوب و با دقت به حرفهای من گوش می دهید و این برای من خیلی با ارزش است. همسر ایشان نیز گفت : من هم همین حس را دارم و همواره وقتی صحبت شما می شود به این نکته تاکید می کنم و معتقدم همین ویژگی مثبت شما باعث شد که من و همسرم راهکارهای تان را با جان و دل پذیرا باشیم. 

به ایشان عرض کردم اگر من شنونده خوبی باشم امتیازش متعلق به مادرم است . 

خانم جوان گفت: مادرتان ! من فکر می کردم اینها را در دانشگاه آموخته اید!

عرض کردم : پیش از اینکه از اساتیدم بیاموزم این درس زندگی را در دوران کودکی از مادرم آموختم.  به خاطر می آورم وقتی که کودک بودم، مادرم هر زمان می خواست با من حرف بزند خم نمی شد، بلکه خودش را پایین می کشید تا هم قد من شود و موقع حرف زدن به چشمانم نگاه می کرد. او تحصیلات چندانی ندارد اما مردم را و زندگی را بهتر از هرکس دیگری که می شناسم درک می کند. ارزشهای اخلاقی اش و روش با درایت زندگی اش و اعتقادات مذهبی اش، شالوده تربیت مرا خلق کرده است. بزرگتر که شدم دریافتم که ارزشهای مادرم تا چه اندازه به زندگی ام شکل بخشیده .

مرد جوان فرمودند: ” یعنی شما از مادرتان آموختید که چگونه به حرفهای دیگران با تمام وجود گوش بدهید! من همواره در جلسات مشاور خانواده ای که با شما داشتیم ، به طرز نشستن و نگاه کردن شما خیلی دقت می کردم و متوجه می شدم که شما با تمام وجودتان سراپا گوش هستید “

عرض کردم : بله . هنر خوب گوش دادن بهترین درس زندگی ای است که در دوران کودکی از مادرم آموختم؛ زمانی که ۵ سال داشتم مادرم مرا می نشاند و به چشمانم نگاه می کرد و می گفت: ” وقتی مردم با تو حرف می زنند به چشمانشان نگاه کن و برآنچه می گویند تمرکز کن. براستی گوش کن . بهترین تلاشت را به خرج بده تا آنچه را آنها سعی می کنند به تو بگویند درک کنی. وقتی به آنها گوش می دهی ، احترامت را نشان بده . این را بدان برای آنکه به تو احترام بگذارند ابتدا تو باید به آنها احترام بگذاری. منظورم این نیست که هرچه را می گویند بپذیری. اما سعی کن بفهمی که نظر آنها از کجا ناشی شده است. “

خانم جوان گفت: ” من هم از شما این درس بزرگ را آموخته ام و در برخورد با همسر و ارتباطاتی که با دیگران دارم بخوبی آنرا بکار می برم، همسرم می گوید تو خیلی عوض شده ای و برخلاف گذشته با صبوری و دقت به حرفهای من گوش می دهی و لابلای حرفهایم هم نمی پری این باعث شده که حس احترامی که به من می گذاری را بخوبی درک کنم و تلاش کنم تا همانند خودت به تو احترام بیشتری بگذارم. 

همسر آن خانم جوان گفت: ” پس همه ما باید مدیون مادرتان باشیم زیرا علاوه بر من و همسرم هرکسی که به من می رسد متوجه این تغییرات مثبت می شود و می گوید ما هم از تو خوب گوش دادن را آموخته ایم و این در بهبود روابط ما با اطرافیانمان بسیار موثر بوده است. “

به ایشان عرض کردم : ” بله همینطور است مادرم این پیام را در طول دوران کودکی ام بارها و بارها در ذهن من تقویت کرد که ” خودت را جای افراد دیگر بگذار، فکر کن که دوست داری مردم با تو چطور حرف بزنند. وقتی با مردم حرف می زنی، از آنها سوال کن. مردم دوست دارند که از آنها سوال کنی و آنها را بهتر بشناسی . 

به ایشان عرض کردم: ” بارها و بارها در جلسات مشاور خانواده این را تجربه کرده ام ، گاهی تنها گوش کردن به نگرانی ها و مشکلات مراجعین و تلاش برای درک پیامشان باعث مصالحه میان آنها شده است، مصالحه ای که باعث می شود همه ما رو به جلو حرکت کنیم. “

خانم جوان فرمودند: ” بله دقیقاً همینطور است نه تنها من و همسرم ، بلکه حتی بسیاری از افرادی که برای مشاور خانواده نزد شما فرستاده بودم هم به من می گفتند که این رفتار شما باعث شده تا زندگی شان بهبود یابد. سلام مرا به مادرتان برسانید، من عشق و احترامی بی نهایت نسبت به مادرتان در قلبم احساس می کنم “

برگرفته از دست نوشته های مشاور خانواده حمیدایروانی متخصص بهبود روابط همسران و مدیریت ذهن